پرسش :
حضرت محّمد(صلي الله عليه و آله و سلم) در پاسخ به عبد الله بن ابي اميه ابن مخزومي درباره اينكه اگر شما پيامبري بايد از زمين چشمههاي جوشان آب بيرون آوري چه فرمودند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
رسول خدا(ص) در پاسخ به اين توقعات باطل و بي جاو و تمنيات عاطل فرمودند (تفسير منسوب به امام حسن عسكري(ع)/509): اي عبدالله ابن ابي اميه مخزومي! مگر همين كارها در طائف نشده است؟
آيا درآن جا چشمههاي جوشان و زمينهاي سرسبز و خرم وجود ندارد؟ مگر هر كه باغ و چشمه و زمين سرسبز دارد، پيغمبر است؟ اينها هرگز نشانه رسالت نيست. كسي نميتواند با حفر چاه و احداث قنات و داشتن باغ و بوستان و مانند آن، داعيه نبوت در سر بپروراند. نبوت، سفارت خاص الهي است، امّا باغداري و دامداري و كشاورزي، از علوم و حرفههاي عادي است كه بايد آن را از راه تجربه فرا گرفت.
باغداري و كشاورزي از بشر عادي هم ساخته است، اما انبيا(ع) آمدهاند تا اصول ارزشي را به انسانها تذكّر داده، جوامع بشري را موحد و آشناي به زندگي ابدي كرده، به فراگيري علوم و معارف و نيز كار و كوشش تشويق و ترغيب كنند. فرق است بين اين كه بگوييم: انبيا آمدهاند تا باغداري و كشاورزي را توسعه دهند، يا آمدهاند تا انسانها را فرشته خوي كنند و ضمناً استقلال اقتصادي را در پرتو حفظ اصول انساني تأمين كنند. آنها كه در كشاورزي و صنعت به رفاه كامل رسيدند اما از تعاليم انبيا بيبهرهاند، چون فرشته خويي و انسانيت در آنها نيست، درنده خو هستند و به تخريب منابع اقتصادي مردم فقير جهان سوّم ميپردازند: «يَهلك الحَرث و النَسل» بقره/205.
رسول اكرم(ص) در قبال سخنان ملحدان منتظر بود تا وحي نازل شود و راه علاج را ارائه كند، خداوند در اين باره فرمود: «أُنظر كَيف ضَربوا لَك الأمثال فَضلّوا فلا يَستطيعون سَبيلاً» اسراء/48؛ نگاه كن توقع و انتظار آنها از وحي چقدر جاهلانه است! اينها رسول را نشناختهاند و ميپندارند كه پيامبر بايد از سران زراندوز يا زورمدار باشد. پاسخ خداوند به چنين پندار نابخردانه اي اين است كه: «تَبارك الَذي اِن شاء جَعَل لَك خيراً مِن ذلك جَنات تَجري مِن تحتها الأنهار و يَجعل لك قُصوراً» فرقان/10؛ خداي سبحان، پر بركت است و اگر بخواهد ميتواند براي تو باغهايي بيشتر از باغهاي پيشنهادي آنها قرار دهد، اما بنا نيست كه تو از اين طريق، رسالت خود را بر مردم تحميل كني و با رفاه مندي خويش، رنج مردم محروم را دو چندان كني.
توصيه خداي سبحان به رسولش در مواجهه با اين گونه كژانديشيها اين است كه: «فَلَعلك تارِك ما بَعضَ يُوحي اِليك و ضائق به صدرك»هود/12؛ مبادا در برابر قياسهاي مغالطهاي و جاهلانه بدانديشان حجاز، نگران باشي و برخي از تكاليف الهي را ترك كني و دل نتگ گردي. تو از شرح صدر برخورداري: «أَلَم نَشرح لَك صَدرك» انشراح/1، و اشكال منتقدان نابخرد، انسان دريا دل را افسرده نميكند و موجب ترك صحنه نخواهد شد. البته با نزول چنين وحي و دستوري، حضور رسول گرامي(ص) در صحنه رسالت بيشتر و بهرهمندي وي از شرح صدر افزون تر شد.
منبع: w3.hadith.net
رسول خدا(ص) در پاسخ به اين توقعات باطل و بي جاو و تمنيات عاطل فرمودند (تفسير منسوب به امام حسن عسكري(ع)/509): اي عبدالله ابن ابي اميه مخزومي! مگر همين كارها در طائف نشده است؟
آيا درآن جا چشمههاي جوشان و زمينهاي سرسبز و خرم وجود ندارد؟ مگر هر كه باغ و چشمه و زمين سرسبز دارد، پيغمبر است؟ اينها هرگز نشانه رسالت نيست. كسي نميتواند با حفر چاه و احداث قنات و داشتن باغ و بوستان و مانند آن، داعيه نبوت در سر بپروراند. نبوت، سفارت خاص الهي است، امّا باغداري و دامداري و كشاورزي، از علوم و حرفههاي عادي است كه بايد آن را از راه تجربه فرا گرفت.
باغداري و كشاورزي از بشر عادي هم ساخته است، اما انبيا(ع) آمدهاند تا اصول ارزشي را به انسانها تذكّر داده، جوامع بشري را موحد و آشناي به زندگي ابدي كرده، به فراگيري علوم و معارف و نيز كار و كوشش تشويق و ترغيب كنند. فرق است بين اين كه بگوييم: انبيا آمدهاند تا باغداري و كشاورزي را توسعه دهند، يا آمدهاند تا انسانها را فرشته خوي كنند و ضمناً استقلال اقتصادي را در پرتو حفظ اصول انساني تأمين كنند. آنها كه در كشاورزي و صنعت به رفاه كامل رسيدند اما از تعاليم انبيا بيبهرهاند، چون فرشته خويي و انسانيت در آنها نيست، درنده خو هستند و به تخريب منابع اقتصادي مردم فقير جهان سوّم ميپردازند: «يَهلك الحَرث و النَسل» بقره/205.
رسول اكرم(ص) در قبال سخنان ملحدان منتظر بود تا وحي نازل شود و راه علاج را ارائه كند، خداوند در اين باره فرمود: «أُنظر كَيف ضَربوا لَك الأمثال فَضلّوا فلا يَستطيعون سَبيلاً» اسراء/48؛ نگاه كن توقع و انتظار آنها از وحي چقدر جاهلانه است! اينها رسول را نشناختهاند و ميپندارند كه پيامبر بايد از سران زراندوز يا زورمدار باشد. پاسخ خداوند به چنين پندار نابخردانه اي اين است كه: «تَبارك الَذي اِن شاء جَعَل لَك خيراً مِن ذلك جَنات تَجري مِن تحتها الأنهار و يَجعل لك قُصوراً» فرقان/10؛ خداي سبحان، پر بركت است و اگر بخواهد ميتواند براي تو باغهايي بيشتر از باغهاي پيشنهادي آنها قرار دهد، اما بنا نيست كه تو از اين طريق، رسالت خود را بر مردم تحميل كني و با رفاه مندي خويش، رنج مردم محروم را دو چندان كني.
توصيه خداي سبحان به رسولش در مواجهه با اين گونه كژانديشيها اين است كه: «فَلَعلك تارِك ما بَعضَ يُوحي اِليك و ضائق به صدرك»هود/12؛ مبادا در برابر قياسهاي مغالطهاي و جاهلانه بدانديشان حجاز، نگران باشي و برخي از تكاليف الهي را ترك كني و دل نتگ گردي. تو از شرح صدر برخورداري: «أَلَم نَشرح لَك صَدرك» انشراح/1، و اشكال منتقدان نابخرد، انسان دريا دل را افسرده نميكند و موجب ترك صحنه نخواهد شد. البته با نزول چنين وحي و دستوري، حضور رسول گرامي(ص) در صحنه رسالت بيشتر و بهرهمندي وي از شرح صدر افزون تر شد.
منبع: w3.hadith.net
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}